کنار گذاشتن قانون حفاظتی رضاشاه؛ تشدید کشاورزی سنتی در محوطه‌های تاریخی

به دلیل «ناتوانی وزارت میراث فرهنگی در تملک زمین‌ها و نبود بودجه»، این وزارتخانه مجبور است با کشاورزان «کنار بیاید»

تخریب‌ها در محوطه تاریخی سیمره ایلام-ایلنا

کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی در ایران می‌گویند با اضافه شدن تبصره‌ها و بندهای متعدد به قانونی که نخستین‌بار سال ۱۳۱۰ خورشیدی و در دوران رضاشاه پهلوی، برای جلوگیری از تخریب و دخل‌وتصرف در محوطه‌های تاریخی تصویب و ابلاغ شد، اکنون در تمامی محوطه‌های باستانی ایران کشاورزی به سبک سنتی به‌طور گسترده انجام می‌شود.

همچنین در پی تداوم سیاست‌های تخریبی و بی‌توجهی سازمان‌یافته جمهوری اسلامی به آثار باستانی و تاریخی ایران، عبدالرضا مهاجری‌نژاد، باستان‌شناس و از مدیران سابق وزارت میراث فرهنگی، خبر داده است که در حال حاضر، «از ۲۰ هزار محوطه و گورستان‌ تاریخی ثبت ملی‌شده حتی یک محوطه سالم هم وجود ندارد».

سیمره؛ کشاورزی روی شهر باستانی

محوطه باستانی سیمره، متعلق به دوران ساسانیان در استان ایلام، یکی از نمونه‌های بارز نابسامانی در مدیریت میراث فرهنگی ایران است. هر ساله در فصل کشت، کشاورزان محلی زمین‌های این شهر تاریخی را شخم می‌زنند، در حالی‌ که عرصه و حریم آن مدت‌ها پیش به‌عنوان اثر ملی ثبت شده است.

جمال شیخی، باستان‌شناس، در توضیح این وضعیت می‌گوید که بر اساس ضوابط موجود، «کشاورزی سنتی در محوطه‌های باستانی غیرقانونی نیست» و به همین دلیل نه‌تنها از این فعالیت‌ها جلوگیری نمی‌شود، بلکه وزارت میراث فرهنگی نیز آن را مجاز دانسته است.

مدیران این وزارتخانه استدلال می‌کنند که کشاورزی سطحی تا عمق ۳۰ سانتیمتر به آثار زیرسطحی آسیبی نمی‌زند، اما منتقدان می‌گویند چنین توجیهی عملا راه را برای نابودی تدریجی محوطه‌ها و سطوح بالایی زمین هموار می‌کند.

سیمره تنها یک تپه محدود نیست، بلکه شهری تاریخی با فضاهای شهری، میدان‌ها و عرصه‌های گسترده بوده است. بنابراین هر نوع شخم‌زنی حتی در بخش‌هایی که تصور می‌شود فاقد آثار تاریخی‌اند، می‌تواند لایه‌های تاریخی ارزشمندی را از بین ببرد.

شیخی اذعان کرده که «ایده‌آل‌ترین وضعیت» ممنوعیت کامل کشت در عرصه‌های تاریخی است، اما به دلیل «ناتوانی وزارت میراث فرهنگی در تملک زمین‌ها و نبود بودجه»، این وزارتخانه مجبور است با کشاورزان «کنار بیاید». او اضافه کرد که بسیاری از زمین‌های ثبت‌شده به‌عنوان اثر ملی در سراسر ایران مالک خصوصی دارند و دولت جمهوری اسلامی توان یا علاقه‌ای برای محصور کردن این محدوده‌ها ندارد. به این ترتیب، آنچه در قانون رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۱۰ جرم‌انگاری شد، امروز در جمهوری اسلامی با تبصره‌ها و آیین‌نامه‌های جدید، عملا بی‌اثر شده است.

از ۲۰ هزار محوطه تاریخی، حتی یکی سالم نیست

ابعاد بحران محدود به سیمره نیست. روز ۸ مهر، عبدالرضا مهاجری‌نژاد، باستان‌شناس و مدیر سابق وزارت میراث فرهنگی، هشدار داد که از نزدیک به ۲۰ هزار محوطه و گورستان تاریخی ثبت ملی در ایران «حتی یک محوطه سالم» باقی نمانده است. به گفته او، حفاری‌های غیرمجاز، قاچاق اشیای تاریخی و ضعف ساختاری وزارت میراث فرهنگی باعث شده است بخش عظیمی از میراث ایران به تاراج برود.

او می‌گوید یگان حفاظت میراث فرهنگی که در دهه ۱۳۷۰ با جذب حدود سه هزار نیرو شکل گرفت، بدون مطالعه و آموزش کافی راه‌اندازی شد و هرگز نتوانست جلو موج حفاری‌ها را بگیرد. در حالی‌ که پیش از انقلاب اسلامی در هر استان ایران تنها چند نیروی ژاندارمری حضور داشت و با وجود کمبود امکانات، حفاری‌های غیرقانونی به گستردگی امروز نبود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

به گفته مهاجری‌نژاد، ساختار وزارت میراث فرهنگی «هیچ‌گاه تخصصی نبود» و مدیران آن اغلب فاقد شناخت لازم برای صیانت از آثار تاریخی‌اند. او نمونه‌ای از مدیری را یادآور می‌شود که در قلعه حسن‌آباد سنندج بدون مجوز اقدام به حفاری دو متری کرد و لایه‌های تاریخی را از بین برد، اما بعدها مدیر یکی از پایگاه‌های جهانی شد.

این باستان‌شناس تاکید کرد که ایران با نوعی «وندالیسم» آثار تاریخی روبرو است؛ تخریب‌هایی که هم به دست حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان صورت می‌گیرد و هم به‌طور سازمان‌یافته در ساختار دولتی تداوم یافته است. به باور او، اگرچه قانون ۱۳۱۰ تخریب محوطه‌های تاریخی را جرم می‌دانست، تبصره‌ها و آیین‌نامه‌های بعدی این قانون آن را از کارآیی انداخت و حالا کشاورزی، حفاری، تغییر کاربری و حتی ساخت‌وساز در عرصه آثار تاریخی توجیه‌پذیر شده است.

بی‌توجهی ایدئولوژیک و چشم‌انداز تاریک

منتقدان بر این باورند که بی‌توجهی جمهوری اسلامی به میراث باستانی صرفا ناشی از ضعف مدیریتی یا کمبود بودجه نیست، بلکه در نوعی بی‌اعتنایی ایدئولوژیک ریشه دارد. میراث ایران باستان،از هخامنشیان و اشکانیان تا ساسانیان، با روایت دینی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در تضاد آشکار قرار می‌گیرد. از همین رو محوطه‌هایی که می‌توانند منبع هویت ملی و پیوند مردم با گذشته تاریخی باشند، امروز به حال خود رها شده‌اند یا عملا به دلیل سیاست‌های نادرست، به نابودی کشیده می‌شوند.

با وجود هشدارهای مداوم کارشناسان، وزارت میراث فرهنگی نه‌تنها نتوانسته سیاست موثری برای صیانت از آثار تاریخی ارائه دهد، بلکه با صدور بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌های متناقض، زمینه تخریب آن‌ها را هموار کرده است. حفاری‌های غیرمجاز در سراسر ایران، تاراج آثار تاریخی در بازارهای جهانی، و رواج کشاورزی سنتی در دل محوطه‌های ثبت‌شده ملی، همگی نشان از بحرانی عمیق دارد.

به گفته مهاجری‌نژاد، نزدیک به ۱۵ هزار بنای تاریخی ثبت‌شده در ایران وجود دارد که بسیاری از آن‌ها حتی طرح مرمتی هم ندارند و در معرض فروپاشی‌اند. در شرایطی که ایران یکی از غنی‌ترین پیشینه‌های تاریخی جهان را دارد، میراث آن هر روز بیشتر از گذشته در سایه سیاست‌های تخریبی و بی‌توجهی سازمان‌یافته از دست می‌رود و اگر این روند ادامه یابد، نه‌تنها به تاریخ و هویت ایرانیان ضربه‌ای جبران‌ناپذیر خواهد خورد، بلکه جایگاه ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز بیش‌ازپیش تضعیف می‌شود.

بیشتر از فرهنگ و هنر